هر کسی، هر ساعتی از شبانه‌روز مشکلی برایش در محله قیام یا منطقه۱۲ پیش می‌آمد، مستقیم به در خانه او می‌رفت. آیت‌الله «سیدعبدالجواد علم‌الهدی» هم به گرمی پذیرایش می‌شد و برایش چاره‌ای می‌اندیشید، اما همیشه تلاش می‌کرد اهالی را به مشارکت‌پذیری برای حل معضلات تشویق کند.

آيت الله عبدالجواد علم الهدي

همشهری آنلاین- ابوذر چهل امیرانی:‌ به جرأت می‌توان گفت بیت آیت‌الله «سیدعبدالجواد علم‌الهدی» از معدود خانه عالمان بود که همه‌روزه حتی جمعه و ایام تعطیل به‌روی مردم باز بود و نه‌تنها طلاب، بلکه شهروندان به آن پناه می‌بردند. این فقیه برجسته و شاگرد مبرز آیت‌الله سیدحسین بروجردی و امام خمینی(ره) با فروتنی تمام جوابگوی مردم بود، اما هرازگاهی پیش می‌آمد که با برخی افراد برخورد سختی کند؛ کسانی که خواسته یا ناخواسته برای رعایت حال جسمی آیت‌الله، مانع از ورود شهروندان به دفترشان در حوزه علمیه امام القائم(عج) می‌شدند یا این کار را به تأخیر می‌انداختند.

این خانه حکایت‌های دیگری هم از توجه آیت‌الله به مردم، مشکلات و مسائل روز جامعه داشت. علم‌الهدی که از سال۱۳۴۷ در محله قیام و این خانه ساکن شد، محل زندگی‌اش را به پایگاه مردمی برای فعالیت‌های مختلف تبدیل کرد. بازاری‌های تهران و صاحبان اصنافی همچون فرش‌فروش‌ها، طلافروش‌ها، گالش‌فروش‌ها و هیئتی‌ها که از مدت‌ها قبل برای سخنرانی و راهنمایی از او دعوت می‌کردند تا از قم به این محله بیاید، پس از سکونت آیت‌الله در این خانه، مدام خدمتش می‌رسیدند. در همین خانه، حوزه علمیه امام ‌القائم(عج) را راه‌اندازی کرد تا طلبه‌ها تا پایه۱۰ (درس خارج) تحصیل کنند، به گونه‌ای که همه‌ساله ده‌ها طلبه پس از تحصیل در این مرکز، برای ادامه تحصیل و رسیدن به درجه اجتهاد به شهر مقدس قم می‌روند.

با آغاز نهضت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، توزیع اعلامیه‌ها و بیانیه‌های امام(ره) در همین خانه شروع و منجر به ۶بار دستگیری علم‌الهدی از سوی ساواک شد که به‌دلیل مقاومت‌ها و تحمل شکنجه‌ها و تهدیدها، هربار پس از مدت کمی از حبس خارج شد.

 عالمی که خانه‌اش هر روز محل مراجعه مردم بود | ۲۰هزار یتیم زیر سایه آیت‌الله
نفر اول سمت چپ

علم‌الهدی پس از تبعید امام خمینی(ره) به نجف اشرف، وجوهات مردم را همین‌جا جمع‌آوری کرده و به ایشان یا نماینده‌اش شهید مصطفی خمینی می‌رساند. وی با حمایت ساکنان محله قیام، دارالایتامی در زیرزمین خانه‌اش راه‌اندازی کرد که منجر به شکل‌گیری خیریه فاطمه‌الزهرا(س) شد؛ خیریه‌ای که شعب آن در مناطق مختلف پایتخت و حتی شهرهای دیگر راه‌اندازی شد و اکنون ۲۰هزار یتیم تحت پوشش این مراکز قرار دارند.

پشتیبانی از رزمنده‌ها و آسیب‌دیدگان

زمانی که نخستین بمب به فرودگاه مهرآباد اصابت کرد و جنگ شروع شد، خانه آیت‌الله علم‌الهدی به یک مرکز پشتیبابی از رزمنده‌ها تبدیل شد. او همه‌روزه با جمعی از طلاب و معتمدان محلی، در همین خانه اقدام به جمع‌آوری کمک‌های مردمی برای ارسال به جبهه‌ها کرد و به گفته فرزندش حجت‌الاسلام «سید محمدرضا علم‌الهدی» در همان روزهای نخست ۳۰‌کیلوگرم طلا و میلیون‌ها تومان پول جمع‌آوری شد.

جمع‌آوری ۱۵۰هزار کیسه لباس در نمازجمعه برای رزمنده‌ها و خانواده‌های کم‌بضاعت، همچنین جمع‌آوری وسایل زندگی برای ارسال به مناطق سیل‌زده و زلزله‌زده، از دیگر فعالیت‌های آیت‌الله علم‌الهدی بود، به گونه‌ای که زمینه ساخت ۷۵بیمارستان و درمانگاه در زمان زلزله رودبار و منجیل، با جمع‌آوری کمک‌های مردمی در همین خانه فراهم شد. ایشان، آن زمان به‌دعوت آیت‌الله سید محمدرضا گلپایگانی، مسئولیت این کار را برعهده گرفته بود.

 عالمی که خانه‌اش هر روز محل مراجعه مردم بود | ۲۰هزار یتیم زیر سایه آیت‌الله
نفر اول سمت چپ

سرانجام آیت‌الله سیدعبدالجواد علم‌الهدی که استاد حوزه، مبارز دوران طاغوت، رابط مستقیم امام خمینی(ره) و سایر علما در دوران پیش از انقلاب، موسس مکتب‌الرضا(ع)، مرکز خیریه ایتام مکتب الرضا(ع)، مجمع فکری تهران و حوزه علمیه آن، مرکز خیریه ایتام حضرت فاطمه(س)، درمانگاه مجمع فکری تهران، حوزه علمیه خواهران علم‌الهدی و مبلّغ مذهبی در داخل و خارج از کشور از جمله انگلیس، سوریه، لبنان، فلسطین، عمان و مصر بود، ۳۰مرداد سال۱۳۹۹ در ۹۰سالگی درگذشت و پیکرش در رواق دارالزهد حرم مطهر امام‌رضا(ع) دفن شد.

کد خبر 730648

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 2
  • غلامحسین محمد نژاد IR ۰۷:۳۱ - ۱۴۰۱/۱۰/۱۱
    0 0
    خدواند روح این بزرگوار را قرین رحمت خود نماید . واقعا در گذشته تقریبا هر منطقه ای یکی دو روحانی عالیقدر و مورد وثوق مردم بود ند که حلال مشکلات بودند غ مردم باورشان داشتند ؛ مشکلاتشان را پیش این بزرگان می بردند و الحق تقریبا همیشه راه حلی که ارایه می کردند منصفانه بود و مردم هر حکمی صادر می شد قبول می کردند . جایگاه دینی خاص خود را داشتند ؛ به منصب و مسئولیت و پول آلوده نمی شدند و همین باعث می شد که نظرشان همواره حجت باشد . در منطقه ما هم حاج آقای بزرگواری بود که هر جمعه در خانه اش باز بود و از صبح تا شب به مشکلات مردم گوش می کرد ظهر هم نان و سیب زمینی برای هر کسی که حضور داشت مهیا بود غ انگار اون غذای مختصر تبرک بود . خدایش رحمت کند . این عزیزان باعث جذب جوانان به دینم و دینداری می شوند .